نتایج جستجو برای عبارت :

من کدومم!؟

وقتی ابوالحسن خرقانی از حق تعالی خواست «خدایا! مرا بـه من بنمای، آن چنان کـه هستم!» وی را بـه وی نمود با پلاسی آلوده و نجس. 
او خود را می نگریست و می‌گفت «من اینم؟!»
ندا آمد «آری!» 
گفت «آن همه ارادت و شوق و زاری چیست؟» 
ندا آمد «آن همه، ماییم. تو، اینی!»
تذکره الاولیاء عطار نیشابوری
عزا داری همه دوستان قبول اجرتونم با امام حسین :)
تا جایی که تونستم از مجالس اونس گرفتم ، ولی از اینکه آشغالا رو میدیدم ناراحت میشدم و تصمیم میگرفتم بیرون نـرم و سعی کنم توی خونا بمونم ولی باز میگفتم شاید هیچ وقت دیگه فرصت عزاداری نباشه واسه من ! 
قضیه دختر آبی رو شنیدید ، همه یه چیز میگن من فقط براش فاتحه خوندم ولی دنبال قضیه نرفتم  ولی ناراحتم واسه خودم و تمام مونث های جامعه که همیشه جز دسته دوم بودیم همیشه تو جامعه به چشـم بد دیدنمون هر کدوم
تاریخ امروز چقدر جالبه97/7/7 :))منو یاد 88/8/8 میندازه، درسته اونقدر رند نیست ولی تاریخ خوشگلیه :)
صبح اول هفته ام با اتفاقای خوشگل و خبرای خوب شروع شد.
وقتی بعد از چند ماه کتاب شیمی رو باز کردم با این جمله روبرو شدم:
                                            "دیوانه ها و قهرمان ها از چیزی نمی ترسند، شما از کدومین؟"
من از کدومم؟ بهش فکر میکنم.....شاید دیوونگی هم بد نباشه، نه؟
+ من از همون آدمام که تو کتابام واسه خودم کامنت می نویسم یا نامه ای به آیندم :)
++تیتر ه
امروز بد خوابیدم. گفتم ساعت چهار بلند شم که نظم خابمو درست کنم... ساعت چهار بلند شدم دیدم هیییچ کاری نمیتونم بکنم... گرفتم خوابیدم ساعت ۶ ساعت ۷ ساعت ۸ ساعت ۹ و ساعت ۱۱ بلند شدم پدرم در اومد هر بارشم حس کردم خب پاشم چیکار کنم؟ من بیدار میشم باید برم بیرون بمونم خوابم میگیره.
الانم یک برنامه ثابت باجزییات برای از ۴ صبح تا ۷ صبح که میتونم برم بیرون چیدم که امیدمارم فایده داشته باشه دوباره پا نشم بگم خب چیکار کنم:/ بعد هفت صبح پاشم برم بیرون خواستم ب
من هر وقت هم خونه ایام سوپ میپزن یا غذا
 
میرم میگم وای چه خوشمزه هست عالیه.
اینو از خود کاناداییا یاد گرفتم. کالچرشونه.
 
برای همینم کیفیت غذاهای اینها پیشرفت نمیکنه چون نه کسی انتقاد میکنه نه انتقاد قبول میکنن.
 
سیستمی که توی اون فقط از هم تعریف کنن بهتر نمیشه.
کشوری که مردمش و کارمنداش فقط از هم تعریف کنن و به اصطلاح "نایس" باشن هم پیشرفتی نخواهد کرد.
 
هیچ پیشرفتی نخواهد کرد.
 
من هم خونه ایام میخواستن فوق بگیرن،
 
تا الان 6 تا شده تعدادشون، 
سلام
باسری پست های انسان و روان شناسی یه نفر که هیچ تخصصی تو این زمینه نداره دوباره در خدمتیم

قبل موضوع اصلی:
یه مرز باریکی بین درونگرای واقعی بودن و برونگرای بدون مهارت های اجتماعی هست. من نمیدونم کدومم!
دو تا دیدگاه وجود داره. البته بیشتر ازینم وجود داره ولی سخت میشه. 
1. دنیا برای ما اتفاق می افته
2. ما برای دنیا اتفاق می افتیم!
دوران بچگی که همیشه خدا تقریبا دنیا برامون اتفاق می افتاد. همه چیز برنامه داشت. مدرسه و خواب و غذا و... 
ولی آیا واقعا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فتوشاپ کار